فوتبال گل و بلبل

آخر برادر عرضه نداری قبول نکن. تیم دسته سوم چهارمی که بهت ندادند که می خواهی با منم منم قهرمانش کنی. اگر عرضه هم داری این کارهایت چی بود دیگر. حالا چهار تا تو یک بازی داخلی بهت آمدند و توهین کردند. گیریم که آنها هم برنامه ریزی شده و از روی حساب بوده, مگر تو ادعای خدمت به وطن و بردن تیم ملی به جام جهانی را نداشتی ؟ مگر نمی خواستی که کاری بکنی که ایرانیان خوشحال بشوند ؟ یا این که همین طوری آمده بودی خودی نشان بدهی و از خودت اثری به جا بگذاری و در بری ؟ اصلا تو این چند مدته که سر کار بودی با کسی درباره فوتبال هم حرف زدی ؟ اصلا آمدی ببینی این تیمی که بهت دادند 6-6-6 دارد بازی می کند یا 3-3-3 که همه اش سه کرده ؟ اصلا یکی را زنگش زدی بپرسی یارو نظرت درباره تیم چی چی هستش ؟ حالا هی این و آن را بهشان تهمت بزن که خرابکاری می کردند و سنگ می انداختند و از این برنامه ها. بابا تو که به قول خودت به اندازه دو برابر سن عادل تو فوتبال ایران جان کندی دیگر قبل از آمدن به تیم ملی باید اینها را می دانستی که قبول کردی.



اوهوی تویی هم که از روی بیکاری پاشدی آمدی 3 تا بازی دیگر را قرارداد بستی, حواست باشد, این دفعه اگر بیایی و بگویی روابط پشت پرده بود و من نمی دانستم و صادق نبودند و یک چیزی می گفتند یک کار دیگر می کردند دیگر تو کتمان نمی رود, آن دفعه اول بود که خیلی حال کردیم باهات. حالا که می دانی شرایط چیه و می دانی که نمی شود جنتلمنانه تو این فوتبال پیروز شد آمدی, توقع نداشته باش که هر جوری که شده ازت طرفداری کنیم.



تو این گیر و ویر, این رییس فدراسیون فوتبال را عشق است. که حرف زده, نزده تکذیب می کند, تایید می کند.

زندگی پرویز شهریاری

بدون شک نوابغ هر کشوری متعلق نه تنها به یک قشر خاص بلکه تنها و تنها متعلق به تک تک اجزا آن کشوری هست که این نوابغ درش زندگی کرده و بزرگ شده و پرورش یافتند. که اگر چنین شرایط و محیطی فراهم نمی شد, این نوابغ هم مکانی برای رشد پیدا نمی کردند. ولی این باعث نخواهد شد که به زرتشتی بودن پرویز شهریاری, که چند سال پیش به عنوان چهره های ماندگار ایران انتخاب شده بود افتخار نکنیم. ویدیویی که در زیر می بینید, نگاهی کامل به زندگی پرویز شهریاری به همراه گفتگوهایی با برادرهایش, سهراب و هرمز شهریاری می باشد.
صحبتهای دانش آموخته های این استاد هم خیلی زیباست, فیروز نادری یکی از آنها بود. سفری هم به فیروزبهرام خواهید داشت و مکانی که پرویز در آن ریاضیات را درس می داد می توانید ببینید (فیروزبهرام دبیرستان پسرانه ی زرتشتیان تهران است)
برای دانش بیشتر درباره ی پرویز شهریاری می توانید به نوشته ی ویکی پدیا رجوع کنید.

http://video.google.com/googleplayer.swf?docid=-362413535671820641&hl=en&fs=true

پایان دوران تبلیغات ویدیویی گوگل

چندین وقت پیش بود که گوگل خبر داده بود روی ویدیوهایی که از یوتیوب بر روی سایت خودتان بگذارید تبلیغات می‌گذارد و شما می‌توانید از این طریق پول دربیاورید. (این‌جا درباره‌اش نوشته بودم) ولی طبق خبری که در وبلاگ ادسنس منتشر شد از آخر اوریل دیگر تبلیغات ویدیویی گوگل بر روی ویدیوهایش ادامه پیدا نخواهد کرد و در صورتی که شما از این نوع تبلیغات استفاده کردید و آنها را از سایت خود برندارید، تبدیل به پخش‌کننده‌های معمولی یوتیوب خواهند شد و دیگر هیچ سودی برای شما نخواهند داشت.



دلیل این تصمیم گوگل را دقیق نمی‌دانم ولی بنده تبلیغات ویدویی گوگل را یکی از تبلیغات منحصر به فرد می‌دیدم و از آمار سایتم هم معلوم بود که خیلی در بازدیدکنندگان تاثیرگذار بوده. احتمالا برای تبلیغات دهنده‌ها زیاد جذابیتی نداشته و تبلیغات دهنده‌ها بیشتر تبلیغات متنی و عکسی را ترجیح می‌دهند. شاید هم این حرکت چیزی برای مقابله با سایتهایی مانند hulu.com هست که بدون تبلیغ می‌توانید فیلمها و سریالهای روز آمریکا را (البته تنها از آی‌پی‌های آمریکایی) ببینید و تبلیغاتی در حین ویدیویش ندارد و تنها مانند تلویزیون در میان برنامه‌ها تبلیغات اندکی می‌بینید.

کلاغ زاغی باش - تبلیغات در توییتر

کلاغ زاغی باش نام سایتی هست که به شما امکان می‌دهد در تویترتان تبلیغات انجام دهید و حتی از راه توییت کردن هم پول در بیاورید. آدرس این سایتbe-a-magpie.com هستش و تنها کاری که باید بکنید این هستش که نام کاربری و رمز عبور توییترتان را بهش بدهید و آن خود به خود برایتان توییت می‌فرستد.



می‌توانید به راحتی بهش بگویید که هر چند تا توییتی که شما می‌کنید تبلیغ برای شما بفرستد و هم این که می‌توانید توییتهایتان را قبل از ارسال ببینید و تایید کنید. برای منی که حدود 200 تا دنبال‌کننده داشتم گفت که ماهانه می‌توانی 25 دلار در بیاوری، البته آن یک چیزی گفت  و فکر کنم تنها به تعداد نفراتی که دنبالم می‌کنند نگاه کرد وگرنه که تبلیغات خارجکی که به درد ایرانیان نمی‌خورد و ازش پولی در نمی‌آید. چیزی که ازش خوشم آمد ایده‌اش بود، یعنی حتی از توییتر هم می‌شود پول درآورد. این دیگر خیلی برایم جالب بود. اگر دوست داشتید یک سری بهش بزنید، شاید شما هم با توییت کردن خوب پولدار شدید.

افزونه‌ی توییتر تولز

اگر شما هم به اینترنت معتاد باشید، حتما سری به توییتر زدید و جیک جیککی کردید. اگر هم نکردید می‌توانید بروید و همین الان صدای جیک جیکتان را به عالم و آدم برسانید. خیلی دنبال یک پلاگین خوب برای وردپرس می‌گشتم. قبلترها هم این پلاگین را پیدا کرده بودم ولی بدیش این بود تو هر پستی که می‌کرد یک دانه تبلیغ به خودش را در پست می‌گنجاند و چیز جالبی از آب در نمی‌آمد (نه این که تبلیغ بد باشه‌ها نه!!! ) ولی این نسخه‌ی جدیدش را که داونلود کردم و امتحان کردم خدا شده. ازتان می‌پرسد که می خواهید اعتبار به نویسنده‌ی این پلاگین بدهم (یعنی این که لینک بدهم به وبلاگش) و ما هم انتخاب می‌کنیم نخیر اصلا.


حالا کار این پلاگین چیه، کارش اینه که شما به راحتی می‌توانید آخرین جیکهای اینترنتی‌اتان را در سایتتان نمایش بدهید. می‌توانید از سایتتان شروع به جیک زدن نمایید. می‌توانید هربار که مطلب جدیدی منتشر کردید و یا مطلب قبلی‌اتان را ویرایش کردید خودکار لینکی را در تویترتان ثبت کنید. می‌توانید هفتگی و یا روزانه تویتهایتان را در وبلاگتان آرشیو کنید، مثل من که این اولین آرشیو هفتگی‌ وبلاگم بود.
کلا اگر با توییتر حال می‌کنید، مطمین باشید که این پلاگین بسیار پلاگین مفیدی برای وبسایتتان خواهد بود، ازش استفاده کنید و حالش را ببرید.

د نشد دیگه، اگر فید را ترجمه می‌کنند خوراک خوب توییت کردن هم همان جیک زدن می‌شه دیگه. چه حالا گیر می‌دی

همیشه

همیشه موقعهای خوبی برای وبلاگنویسی پیدا می‌شود ولی مواقعی که کلی کار ریخته سرت خیلی بیشتر حال می‌دهد بیایی و وبلاگ‌ بنویسی

سال نو شیدا چند ساله می‌شود ؟

امسال داشتم فکر می‌کردم که یوهو این شیدای ما هم دارد 5 ساله می‌شود (این اولین نوشته‌ی شیدا) البته آنجا زده دوم فروردین ولی خودتان را عصبانی نکنید این همه‌اش تقصیر این اجنبی‌هایی هستش که یک سالی که ما کبیسه گرفتیم آنها نگرفتند و باعث شد یک کمی تفاوت داشته باشیم با هم. این تاریخ هم که بر اساس تاریخ میلادی کار می‌کند و آن را به شمسی تبدیل می‌کند حتما از این ناحیه دچار ایراد است. دقیقا خاطرم هست که همه‌چیز را برای اولین روز سال نو آماده کرده بودم و همه مطالب را نوشته بودم که تا سال نو می‌شود اولین پست خودم را در شیدا بکنم. روز آغازین سال نو هم برای این انتخاب کرده بودم که همیشه جشن برایش گرفته خواهد شد و هیچ‌گاه از خاطره‌ی ملت ایران از بین نرفته است. همیشه جشن نوروز و آغازین روزهای بهار بوده که نوید فرهنگ باشکوه و زیبای ایرانی را می‌داده. 
آن اولهایی که سایت / وبلاگم راه افتاده بود نمی‌دانستم که چه جهتی خواهد گرفت ولی کم کم به سوی نوشتن روی آوردم و اکنون پس از 5 سال هم در خدمت شماییم و می‌نویسیم. آن اولها برای این که سال نو را تبریک بگویم سعی کرده بودم که از اشعار بزرگ شاعران ایرانی سخنی به میان بیاورم و از سعدی، حافظ و ... چند شعری در سایتم نوشتم ولی نمی‌دانم چرا از همه این شعر فریدون مشیری هست که طراوت و شادابی سال نو را با خودش برای من به ارمغان می‌آورد و به راحتی می‌توان حس نو روزی را درش حس کرد.

بوی باران
بوی باران
بوی سبزه
بوی خاک
شاخه های شسته باران خوران خورده پاک
...

سال نویی که پیش روی داریم را به همه‌اتان تبریک می‌گویم و امیدوارم که سالی مملو از شادی و سلامتی باشد برایتان. که اگر این دوتا نباشد دیگر زندگی ارزشی ندارد.

البته امسال در تاریخ تولد شیدا (به عنوان وبلاگ نوشته شده توسط من) تردیدی به وجود آمد. آن هم نمی‌دانم از کجا پیدایش کردم، شاید می‌خواستم پرشین‌بلاگ را امتحان کنم که یادم آمد از چندین وقت پیش در پرشین‌بلاگ وبلاگی به اسم اهورا راه انداخته بودم، این موضوع البته برمی‌گردد به سال 81 و شیدا را 2 سال پیرتر می‌کند و به 7 سالگی می‌رسد. آن موقعها با کمک دوست بسیار خوبم ترغیب شده بودم که وبلاگی درباره مسایل کامپیوتر راه بندازم و از آنجایی که اسمی هم پیدا نکرده بودم اسم اهورا را برش گذاشتم. هنوز هم سر جایش هست، می‌توانید در آدرس اهورا.پرشین‌بلاگ.آی‌آر ببینیدش. چند وقتی گذشت و دوباره به نوشتن روی آوردم و به این نتیجه رسیدم که بهتر می‌توانم در یک وبلاگ / سایتی که خودم همه چیزش را درست (خرابکاری بهتره نه ؟) بکنم می‌توانم بنویسم و این بود که آمدیم و شیدایی را که 6 ماه قبل از نوروز آن سال ثبت کرده بودیم راه انداختیم.

به هرحال چه 5 سال، چه 7 سال، تولد شیدا و نوروز جمشیدی بر همه ایرانیان و فارسی‌زبانان و آنهایی که نوروز را جشن می‌گیرند مبارک باشد.

نوشته‌های وبلاگ قبلی‌ام را با تگ اهورا مشخص کردم. بد نیست، سری بهش بزنید و شاید خاطراتی برایتان زنده شد. چه دردسری داشت منتقل کردن از پرشین بلاگ به وردپرس ولی.