۱۳۸۵/۵/۸

او

از همه دار دنیا
کمی دوست
خرده ای ذوق
بسیاری خواب
بود کوله بار من،
از همه دار دنیا
یک رفیق
یک یار مهربان
یک ایرانی
یک هم زبان
داشتم و آمدم
از همه ی آن داشتنها
چیزی که مانده همه اش خاطره است
همه اش در یاد است
...
از همه ایرانم،
از همه آمالم
از همه دنیایم
او بود و او
...
او مانده است،
شاید روزی،
در گنجه ای باز کنم
دفتری یابم همه اش داستان
همه اش خاطره
همه اش شعر
و یک برگ سرخ
که هنوز هم بویش را می دهد
...
او می ماند،
همان طور که دیگری ماند بر ذهنم
همانی که همیشه با من است
همانی که خودش می داند
اویی که من بود و هست،
اویی که ماند تا آخرین دقایقم
...
او می ماند و می خواند همه ی اشعارم
همه ی افکارم، همه ی آمالم

۱۳۸۵/۴/۳۱

همه دات کام میشن ما دات وردپرس

یک چند روزی بود که همه‌اش دربه در داشتم دنبال هاست خارجکی میگشتم ولی یک دانه که به درد وبلاگ بخوره عمرا پیدا نکردم و فکر کردم ما که خودمان ایران بودیم این همه دردسر داشتیم برای وب هاست و اینها آخرش هم هیچ کدامشان نتوانستند آن چیزی را که ما می‌خواستیم ارایه کنند و از طرفی یک دانشجو هم که هم دغدغه‌ی درسش را دارد نمی‌تواند هی وبلاگش را به روز کنه تا هک نشه و اینها و هی چک کنه که ببینه که کسی برایش کاری کرده یا نه ؟
آخرش هم این که ما آمدیم این جا، آن هم بدون فریم که راحت بتوانید آدرس ما را هم یاد بگیرید

۱۳۸۵/۴/۱۰

جام خرده‌پایان

اين برزيل هم با اين پاهاي کج و کهله‌ي رونالدو نتوانست کاري بکنه باز، البته خدايي‌اش بد بازي نکرد ولي مثل اين‌که فرانسوي‌ها بلدند چه جوري جلوي تيمهاي بزرگ بهتر بازي کنند. انگلستان هم که حذف شد و باز بين 4 تيم دنيا هم قرار نگرفت، با اين نتايجي که به دست آمده اگر پرتقال قهرمان شه که عالي مي‌شه ولي شانس آلمان را من از همه بيشتر مي‌بينم، با ايتاليا بازي دارد و بعدش هم با فرانسه و يا پرتقال من که دوست دارم پرتقال قهرمان شه، فقط براي اين که جام اروپا حقش بود قهرمان بشه و نشد.