هيچ گاه نتوانستم آن چيزي را كه از او به خاطر داشتم به زبان بياورم
هيچ گاه نشد آن آرامش ناشي از خواندن از سخنانش و بر دل نشستنهايش را به ديگران بگويم
هيچ گاه نشد كمي هم براي سخنانش وقت بگذارم و به ديگران از سخنانش بگويم
شايد هم شد و من نخواستم كه بگويم، شايد مي خواستم براي خودم گنجي داشته باشم و ديگران نه
خاطرات نيكي دارم با سخنانش، آن گاه كه از پاكي و راستي سخن مي راند و همه را به آباداني فرا مي خواند
تاثير زيادي بر من گذارده است، آن گاه كه گفت ( هومت ، هوخت ، هورشت ) همان پاكي انديشه و گفتار و كردار
سخنانش، انديشه هايش تا هنگامي كه براي من هستند زيبايند و هنگامي كه براي همه امان، زيباترهنگامه اي پيش آمده كه سخنانش را براي همه و به رايگان در اختيار بگذاريم
باشد كه شما هم همراه و هميار ما باشيد
ايدون باد
هيچ گاه نشد آن آرامش ناشي از خواندن از سخنانش و بر دل نشستنهايش را به ديگران بگويم
هيچ گاه نشد كمي هم براي سخنانش وقت بگذارم و به ديگران از سخنانش بگويم
شايد هم شد و من نخواستم كه بگويم، شايد مي خواستم براي خودم گنجي داشته باشم و ديگران نه
خاطرات نيكي دارم با سخنانش، آن گاه كه از پاكي و راستي سخن مي راند و همه را به آباداني فرا مي خواند
تاثير زيادي بر من گذارده است، آن گاه كه گفت ( هومت ، هوخت ، هورشت ) همان پاكي انديشه و گفتار و كردار
سخنانش، انديشه هايش تا هنگامي كه براي من هستند زيبايند و هنگامي كه براي همه امان، زيباترهنگامه اي پيش آمده كه سخنانش را براي همه و به رايگان در اختيار بگذاريم
باشد كه شما هم همراه و هميار ما باشيد
ايدون باد