دلش گرفته بود و میخندید
تک تک غمهای پنهانش
شبش تکیده بود و میبوسید
دانه دانه خاطرات تنهایش
شرارهای بود و میگریید
شادی تمام عاشقانههایش
زبانهای وحشیانه میغرید
پنهانیترین رازهایش
بلد بود و راه میپیمود
شیدایی شبهای بیدارش
تک تک غمهای پنهانش
شبش تکیده بود و میبوسید
دانه دانه خاطرات تنهایش
شرارهای بود و میگریید
شادی تمام عاشقانههایش
زبانهای وحشیانه میغرید
پنهانیترین رازهایش
بلد بود و راه میپیمود
شیدایی شبهای بیدارش
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر